سلام بلد نیستم لفظ قلم حرف بزنم اما ، شدم مثل اون قناری دارچینی گوشه قفس که رفته تو لاک خودش … انگار یادش رفته آوازشُ ، انگار ی غمی تو جونش رخنه کرده و اونو عذاب میده …به همسری میگم : چش شده؟ میگه رفته تو لک ! یعنی چی ؟میگه فکر کنم ی دوره… بیشتر »