روزهاست که حصاری از جنس سکوت به دور خود پیچیده ام … پَرچینی از خاطرات سرد و دور با دورچینی از برگ های زردی که خاطرات سوخته را در آغوش کشیده اند. محبوس شدم در این میان ، بی آن که خود خواسته باشم . دیشب لابلای فانوس ها به دنبال صندوقچه ای، هراسان… بیشتر »