اینقدر تند تند کارهایمان را انجام داده بودیم که می ترسیدیم آخر سر هم دیر به فرودگاه برسیم؛ به محض شنیدن اذان ظهر، ناهار خورده و نخورده نمازمان را خواندیم .آقا، سریع نت گوشی را روشن کرد و اینترنتی درخواست تاکسی دادیم ؛ بماند که نزدیک یک ربع تا بیست دقیقه معطل شدیم تا مسیر دو سه دقیقه ای تاکسی طی شود و تاکسی به درب منزل ما برسد. تاکسی که چه عرض کنم ! یک لگن عهد بوقٍ….درب و داغان که به زور روی چهارچرخش ایستاده بود !
با اشاره همسر جان درب صندوق عقبِ ماشین باز و چمدان میان انبوهی از وسایل راننده جا ! که نشد ، مجبور شدیم چمدان را روی صندلی عقب ماشین کنار اینجانب بنشانیم …
منتظر شدیم تا آقای راننده لطف بفرمایند و ماشین را به حرکت درآورند. بعد از کلی معطل کردن ماشین به حرکت در آمد. با سرعت سی کیلومتر بر ساعت! نه چهل تا! نه پنجاه تا! عه رسید به هفتاد !!! از هفتاد بالاتر نرفت که نرفت …
همسرم خیلی نگران بود، به حدی که مدام این طرف و آن طرف را نگاه می کرد و به راننده می گفت : آقا ی کم سریعتر ! دیر می رسیم فرودگاه!
خلاصه اینکه، اندر احوالات من و عالم شهود!!! که چند پست قبل تر خدمتتان عارض شده بودم ، به خاطر مبارکمان رسید که بیاید و همسر جانمان این سرعت کوفتی را تاب نیاورد و به راننده بگوید آقا بزن کنار خودم برانم !!!
همین قدر که این فکر از محدوده ذهنمان گذر کرد، همسر جان رو به راننده کرد و گفت : آقا اگر نمی توانی تندتر برانی بزن کنار تا من خودم برانم !!!
از قضا آقای راننده هم خیلی سریع!!! کنار زد و آقا پرید پشت رول ! دیدن فردی بلند قد روی صندلی ماشینی که تا عمق فرمان فرو رفته بسیار خنده دار و دیدنی بود ! بعد از راه افتادن و تنظیم صندلی حین رانندگی، آقا متوجه شدند که این ماشین به دلیل مشکلات فنی الآن است که چرخهای ماشین اتاق را در همین نقطه از خیابان رها کرده و خود به تنهایی به فرودگاه برود! در نتیجه از نود تا سرعت بیشتر نتوانست براند.
خلاصه تا آمدیم به فرودگاه برسیم بیش از چندین و چندبار آیت الکرسی خواندیم تا لااقل سالم به فرودگاه برسیم و از آن طرف حس ششممان هم قند توی دلش آب می شد که این بار هم اشتباه نکرده و درست زده است وسط خال!
بالاخره رسیدیم و کرایه را پرداخت کرده و با سرعت سیصد کیلومتر بر ثانیه! خود را به سالن فرودگاه رساندیم و از هفت خوان رستم هم رد شدیم و سر بزنگاه به درب نهایی خروج برای سوار شدن به اتوبوس فرودگاه رسیدیم !
خدا را شکر ، این بار هم به خیر گذشت !
پ.ن: خاطره مسافرت دو نفره مان به مشهد مقدس.
برای هر طلبه ای واجبه در این دو کانال عضو بشه!!
1- انجمن سواد رسانه طلاب(با این کانال مربی سواد رسانه شوید)
https://eitaa.com/resanetollab
2- پایگاه اطلاع رسانی حوزه های علمیه
https://eitaa.com/hawzahtehran