خیر و آن وزير عقل است و ضد او را شر قرارداد، كه آن وزير جهل است؛
ايمان و ضد آن كفر؛
تصديق حق و ضد آن انكار حق؛
اميدوارى و ضد آن نوميدى؛
دادگرى و ضد آن ستم؛
خشنودى و ضد آن قهر و خشم؛
سپاسگزارى و ضد آن ناسپاسى؛
چشم داشت رحمت خدا و ضد آن يأس از رحمتش؛
توكل و اعتماد به خدا و ضد آن حرص و آز؛
نرم دلى و ضد آن سخت دلى؛
مهربانى و ضد آن كينه توزى؛
دانش و فهم و ضد آن نادانى؛
شعور و ضد آن حماقت؛
پاكدامنى و ضد آن بى باكى و رسوائى؛
پارسائى و ضد آن دنياپرستى؛
خوش رفتارى و ضد آن بدرفتارى؛
پروا داشتن و ضد آن گستاخى؛
تواضع و ضد آن کبر؛
آرامى و ضد آن شتابزدگى؛
خردمندى و ضد آن بي خردى؛
خاموشى و ضد آن پرگوئى؛
رام بودن و ضد آن گردنكشى؛
تسليم حق شدن و ضد آن ترديد كردن؛
شكيبائى و ضد آن بيتابى؛
چشمپوشى و ضد آن انتقامجوئى؛
بى نيازى و ضد آن نيازمندى؛
بياد داشتن و ضد آن بى خبر بودن؛
در خاطر نگهداشتن و ضد آن فراموشى؛
مهرورزى و ضد آن دورى و كناره گيرى؛
قناعت و ضد آن حرص و آز؛
تشريک مساعى و ضد آن دريغ و خوددارى؛
دوستى و ضد آن دشمنى؛
پيمان دارى و ضد آن پيمانشكنى؛
فرمانبرى و ضد آن نافرمانى؛
سرفرودى و ضد آن بلندى جستن؛
سلامت و ضد آن مبتلا بودن؛
دوستى و ضد آن تنفر و انزجار؛
راستگوئى و ضد آن دروغگوئى؛
حق و درستى و ضد آن باطل و نادرستى؛
امانت و ضد آن خيانت؛
پاكدلى و ضد آن ناپاكدلى؛
چالاكى و ضد آن سستى؛
نشاط و زيركى و ضد آن كودنى؛
شناسائى و ضد آن ناشناسائى؛
مدارا و رازدارى و ضد آن راز فاش كردن؛
يك روئى و ضد آن دغلى؛
پرده پوشى و ضد آن فاش كردن؛
نمازگزاردن و ضد آن تباه كردن نماز؛
روزه گرفتن و ضد آن روزه خوردن؛
جهاد كردن و ضد آن فرار از جهاد؛
حج گزاردن و ضد آن پيمان حج شكستن
سخن نگهدارى و ضد آن سخن چينى؛
نيكى به پدر و مادر و ضد آن نافرمانى پدر و مادر؛
با حقيقت بودن و ضد آن رياكارى؛
نيكى و شايستگى و ضد آن زشتى و ناشايستگى؛
خودپوشى و ضد آن خود آرائى؛
تقيه و ضد آن بى پروائى؛
انصاف و ضد آن جانبدارى باطل؛
خودآرائى براى شوهر و ضد آن زنادادن؛
نظافت و پاكيزگى و ضد آن پليدى؛
حيا و آزرم و ضد آن بى حيائى؛
ميانه روى و ضد آن تجاوز از حد؛
آسودگى و ضد آن خود را به رنج انداختن؛
آسانگيرى و ضد آن سختگيرى؛
بركت داشتن و ضد آن بى بركتى؛
تندرستى و ضد آن گرفتارى؛
اعتدال و ضد آن افزون طلبى؛
موافقت با حق و ضد آن پيروى از هوس؛
سنگينى و متانت و ضد آن سبكى و جلفى؛
سعادت و ضد آن شقاوت؛
توبه و ضد آن اصرار بر گناه؛
طلب آمرزش و ضد آن بيهوده طمع بستن؛
دقت و مراقبت و ضد آن سهل انگارى؛
دعا كردن و ضد آن سرباز زدن؛
خرمى و شادابى و ضد آن سستى و كسالت؛
خوشدلى و ضد آن اندوهگينى؛
مأنوس شدن و ضد آن كناره گرفتن؛
سخاوت و ضد آن بخيل بودن.
پس تمام أین صفات که لشکریان عقلند جز در پیغمبر و جانشین او و مؤمنی که خدا دلش را به نور ایمان آزموده جمع نشود،
اما دوستان دیگر ما برخی از این ها را دارند تا تدریجاً همه را دریابند و از لشکریان جهل پاک شوند
آنگاه با پیغمبران و اوصیائشان در مقام اعلی همراه شوند و این سعادت جز با شناختن عقل و لشکریانش و دوری از جهل و لشکریانش بدست نیاید.
اصول کافی ،جلد یک، حدیث چهارده
پ.ن: خدایا! جنود عقل را بر جنود جهلم پیروز بگردان که مرا جز تو پناهی نیست…
پ.ن۲:پیشنهاد می کنم کتاب شرح حدیث جنود عقل و جهل امام خمینی ( ره ) را مطالعه بفرمایید.
صفحات: 1· 2
سلام.شعررابعداز آشنایی با … خدا بهم داد.نداشتم.قبلا.
======================================================
پاسخ تسنیم !
سلام … به هر حال شاعرید دیگه … تو ذات آدم باید باشه اون استعداد که تو ذات شما هست خدا را شکر !
موفق باشید !
همین که یکی دیگه نمی تونه مث شما شعر بگه خب استعداده دیگه حالا تحت هر شرایطی !