پشت چراغ قرمز ،خانم خیلی راحت توی ماشین نشسته ،گرمش میشه و خیلی سریع روسری اش که فقط قسمت وسط سرش را پوشانده از سر برمی داره …از تعجب نزدیکه شاخ در بیارم… به این فکر می کنم که بیشتر این افراد وقتی در مورد رعایت کردن حجاب باهاشون حرف می زنیم ،با قیافه حق به جانبی میگه: تو داری منو از حق آزادی خودم محروم می کنی و… .
کمی که فکر می کنم می بینم در مقایسه حقوق در جامعه ،همیشه حقوق اجتماعی بر حقوق فردی مقدم تر است . یعنی وقتی در یک جمعی باشی و دوست داشته باشی کاری را انجام بدی باید ببینی آیا این رفتار تو باعث نقض حقوق افراد دیگر نمیشه ؟! پس سلب آزادی یک نفر بهتر از اینه که حقوق افراد دیگه زیر پا له بشه و در برخی موارد ی طیفی از جامعه به گناه بیفتند . خب خواهر من ، تو داری همه زیبایی و در بعضی مواقع جذابیتت را در معرض تماشا قرار میدی ، اگر ی کم به ویژگی های افراد چه مرد چه زن فکر کنی، می فهمی این کار تو باعث به گناه افتادن هر دو طیف میشه (این که چه جوری ،میذارم بر عهده خود دوستان !)
یادمه ی بار وقتی داشتم در مورد این که «حجاب باید بعنوان قانون در جامعه رعایت بشه» ، با یکی از همین خانم های محترم صحبت می کردم ،ایشون در جواب به من گفت : به نظر من وقتی منع در کاری باشه ،آدم نسبت به انجام اون عمل حریص تر میشه !!!
خیلی فکر کردم و اتفاقا جوابم را از زبان استادی شنیدم که می گفت :مثل اینه که به شما بگن فلان روز امتحانه ،درس نخونده سر جلسه حاضر نشید، بعد شما بگید : ببین استاد! من میخواستم درس بخونمااااا ولی چون شما زیاد تأکید کردید مانع درس خوندن من شد ! یا اینکه بگید وقتی چراغ راهنمایی قرمز شد باید ایست کنی و متوقف بشی ، بعد شما بگی ببین من اگه چراغ نباشه خودم می ایستم ولی چون چراغ قرمزه و رنگش منو وسوسه می کنه ،باید از خیابون رد بشم ، ( خب رد شو ، تصادف می کنی ، می میری (دور از جون خوانندگان محترم) )
اگر بخواهیم از این جمله استفاده افراطی بکنیم یعنی هیچ قانونی وضع نشه ؛ چه مثبت ، چه منفی و نگهدارنده ! خب در این صورت آیا میشه خط قرمزی برای حفاظت از حریم و حقوق افراد تعیین کرد ؟ پس با این حساب تعلیم و تربیت معنایی دارد ؟؟؟