|
موضوع: "مناسبت ها"
هر آن که خواهد از این جام عشق بسم الله:
با کاروان غربت
عشقت مرا دوباره از این جاده می برد سخت است راه عشق ولی ساده می برد پای پیاده آمدم و شوق وصل تو من را اگر چه از نفس افتاده ،می برد دل های عاشقان جهان کربلای توست نام تو را هر عاشق آزاده می برد فریاد غربتت دل ما را تمام عمر با کاروان نیزه از این جاده می برد این جاده دیده قافله اشک و آه را بر روی نیزه سر خورشید و ماه را دیده ست در تلاطم طوفان بی کسی یک کاروان بنفشه بی سرپناه را آن شب که ماند یاس سه ساله میان راه یک لحظه برنداشته از او نگاه را در آخرین وداع غریبانه حرم دیده عبور خواهری از قتلگاه را آن جا که داغ از جگرش بوسه ها گرفت گل زخم از نگاه تَرَش بوسه ها گرفت وقتی رسید او که سر از دست رفته بود از زخم های شعله ورش بوسه ها گرفت اما گذاشت بر دل او حسرتی، نسیم از گیسوان همسفرش بوسه ها گرفت از راه دور دختر هجران کشیده ای هر بار از لب پدرش بوسه ها گرفت در باغ نیست غیر گل اشک و ارغوان داغی نشانده بر دل آلاله ها، خزان اما گذشت هرچه که بود آن چهل غروب برگشته سوی کرب و بلا باز کاروان با کاروان غربت از این جاده آمدیم ما را رسانده قافله تو به آسمان حالا رسیده ایم و سحرگاه جمعه است «عجِّل علی ظهورک یا صاحب الزمان »
شاعر: یوسف رحیمی
اینجا مسیری است که به مسجد کوفه ختم می شود و این عاشق به عشق حسین علیه السلام تو این جاده قدم گذاشته… خیلی همت می خواهد ،به زبان ساده است که روی صندلی چرخدار نشسته!!! این عکس را گرفتم که به خودم نهیبی زده باشم، که آهای پر مدعا, تو کجا اینها کجا؟!!!
سلام….دوباره وطن ،دوباره وطن،دوباره وطن و بعد دلتنگی حال و هوای کربلا… خبری از بغض کهنه ام نیست بعد از دیدار یار اما دوباره دلم هواییه…. خیلی حرف واسه گفتن دارم ….
این روزها حرم آقا علی ابن ابیطالب علیه السلام مملو از زائرانی است که قصد عزیمت به کربلا،با پای پیاده دارند… این روزها از حرم آقا بوی سیب به مشام می رسد… . . . بوی سیب و حرم حبیب و حسین غریب و کرببلا…. جای همتون اینجا خالی است… |
|
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
|