آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(11)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
11 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)

نظر از: d [بازدید کننده]

d

سلام…
قدیم ها یادمه مادر بزرگی داشتم که همیشه با خدا سخن میگفت…من اون موقع بچه بودم..اما چون حسش را می فهمیدم تحسینش می کردم.
هر چی می دید..هر بلاییکه سرش می اومد..فورا زیر لب با خدا سخن می گفت…از همه چی می برید و متوسل می شد به خدا.
نماز که میخوند می شنیدم که بعضی الفاظ را به غلط به لب میاره..اما مهم نبود.مهم این بود که می دونست مخاطبش کیه..
با این که بی سواد بود..اما خوب رابطه ای با خدایش به هم زده بود.
از تمام فضایل انسانی اگه بهره ای هم به فرض محال نداشت،یک بهره داشت..خوش اخلاقی…
که فکر کنم برای آخرتش و رستگاری اش کافیه.
هر وقت یادش می افتم یاد خدا می اندازه منو…
واین خیلی مهمه…
ای کاش خدا ما را در زمره ی این نیکان قرار دهد…از دست این نفس اماره…که کوچیک و بزرگ…مشهور و گمنام نمی شناسه…
این سعادت نصیب هر کسی نمی شه..مخصوصا جوونا..خدا حفظتون کنه خانم….

1396/12/15 @ 09:09

پاسخ از: تســـنیم [عضو] 

تســـنیم
5 stars

سلام
خدا رحمت کنه مادربزرگتون را …
شما نظر لطفتونه ولی من هنوز باید تلاش کنم… خیلی راه مونده اول راهم … نمی دونم چی بگم آخه من کجا و نیکان روزگار کجا !!!

1396/12/15 @ 10:53

پاسخ از: تســـنیم [عضو] 

تســـنیم
5 stars

سلام
سپاسگزارم دوست خوبم .

1396/12/11 @ 00:21

نظر از: d [بازدید کننده]

d

خسته نباشین…از خونه تکونی!

1396/12/10 @ 13:42

پاسخ از: تســـنیم [عضو] 

تســـنیم
5 stars

سلامت باشین ، اما من هنوز شروع نکردم :)

1396/12/11 @ 00:22

نظر از: d [بازدید کننده]

d

سلام..
آفرین حرفتون را قبول دارم….به قول سعدی:من آنم که دانم.
======
گاهی باوجود فرمایش های یکی دیگه پی به سقم وصحت حرفهایی که زدم می برم.

1396/12/09 @ 09:29

پاسخ از: تســـنیم [عضو] 

تســـنیم
5 stars

بله …البته هر کس نظری داره و نظرش محترمه .

ممنون که پیگیر مطالب هستید ( لبخند)

1396/12/09 @ 11:13

نظر از: d [بازدید کننده]

d

این تن بیچاره تا من می شود
بی من او پیراهن تن می شود
د9اسفند96
================
-
-
سلام فراوان بر شما.
زندگی با (من) به تنهایی مشقاتی در پی دارد.خودم را عرض می کنم.وبرداشتم را.
انسان برای درک ماهیت چیزی باید هرچیز را با مشابهش مقایسه نماید.(مثلا برای خرید،چند جنس مشابه را با هم مقایسه می کند،تا جنس را خوب درک کند.بفهمد.بشناسد.
(اگر یک جنس در فروشگاه باشد،این درک ممکن نیست.نمی داند خوب است بداست؟سردرگم می شود)
========
تنهایی باخود هم از این مقوله مستثنی نیست.انسان خود را با مشابهش باید ببیند تا خود را درک کند.
==================
دومین عامل تاثیر گذار در شناخت،وجود اضداد است که به ما درک شیء یا موجود،را می دهد.(مثلا تاریکی با نور…سرما در کنار گرما.
=========
پس تشابه و تضاد دو عامل شناخت هستند.(ازخودم!).
اون پست قبلی هم مهم نبود.خوب شد متوجه نشدین!چون خوب نبود.می خواستم پاکش کنم.نشد!

1396/12/09 @ 09:02

پاسخ از: تســـنیم [عضو] 

تســـنیم
5 stars

سلام بر شما .
نظرتون صحیح اما اغلب فقط خود آدم هست که می تونه حال خودش را درک کنه و چاره ای پیدا کنه … من خیلی وقت ها با این «منِ» خودم که حرف می زنم ،منو راهنمایی می کنه حس می کنم اون عاقل تر از خودمه … نمی دونم شاید هنوز نشناختمش ولی همین که آخر همه حرفها و مشکلاتم منو سمتِ خدا سوق میده خیلی ارزش داره !

امیدوارم خدا هیچوقت دستمون رها نکنه و همیشه از در فضلش با ما رفتار کنه نه از در عدلش…

1396/12/09 @ 09:17

نظر از: . . . ماریا . . . [عضو] 

خوبه که یه من داری تا آروم کنه! منِ من بیشتر پریشونم میکنه تا اروم…

1396/12/07 @ 11:27

پاسخ از: تســـنیم [عضو] 

تســـنیم
5 stars

آره خیلی روش کار کردم خیلی باهاش حرف زدم تا رام شده …
هر چند هنوز گاهی وقت ها نافرمانی می کنه ولی قابل تحمله !

خدایا مرا به حال خودم وا مگذار …الهی آمین

1396/12/07 @ 11:35

نظر از: صهباء [عضو] 

5 stars

سلام تسنیم بانوی عزیز:)
الا بذکر الله تطمئن القلوب.

1396/12/06 @ 18:05

پاسخ از: تســـنیم [عضو] 

تســـنیم
5 stars

سلام صهبا جان مهربانم :)
قدم به چشم ما گذاشتی .

1396/12/06 @ 23:20

پاسخ از: تســـنیم [عضو] 

تســـنیم
5 stars

سلام

سپاسگزارم دوست خوبم .

1396/12/06 @ 23:21


فرم در حال بارگذاری ...