|
|
خدا با توست!
گاه گاهی که دلم می گیرد به خودم می گویم: در دیاری که پر از دیوار است به کجا باید رفت ؟ به که باید پیوست ؟ به که باید دل بست ؟ حس تنهای درونم می گوید : بشکن دیواری که درونت داری چه سؤالی داری ؟ تو خدا را داری و خدا… اول و آخر با توست . سهراب سپهری نظر از: ریاحی [عضو] پاسخ از: تســـنیم [عضو] سلام نظر از: مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر [عضو] زيباست ====================== ممنون. نظر از: . . . ماریا . . . [عضو] امیدوارم حالت خوب باشه :) تسنیم جانم ========================== نظر از: رحیمی [عضو] میلاد حسنی شاعر جوان آیینی کشورمان سروده ای را به محضر نورانی امام زمان (عج) تقدیم کرده که در ادامه با هم می خوانیم. در تنور غمش قرارم سوخت زل زدم بس به جاده‌ی خورشید هجر آتش به دفترم انداخت جاده‌ی عاشقی شرر بار است من و امید هم قطار شدیم روز وصلت نمی رسد از راه؟ فصل بی آبی است ای باران صحبت از آب شد کباب شدم آه از آن دم که مادری می‌گفت یادگار از تو داشتم مادر اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج نظر از: . . . ماریا . . . [عضو]یک شعری بود با شروع این : به که دل باید بست  و خدا کسی است که همیشه فراموشش می کنیم مگر در گرفتاری ها … و او کسی است که همیشه در کنار ماست حتی وقت فراموشی …. ======================= نظر از: مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر [عضو]روز بصیرت ملی گرامی باد نظر از: رحیمی [عضو]از دست کویر، آسمان دلخور شد ========================== نظر از: كوثر [عضو] مطلبتون بسیار عالی بود
|
|
|
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
|
سلام عالی